فرهنگ و هنر گیلان

فرهنگ و هنر گیلان
در این وبلاگ مسایل جنگ نرم و همچنین مسایل فرهنگی، سیاسی و... گیلان ارائه می شود.

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:

برای ثبت نام در خبرنامه ایمیل خود را وارد نمایید




آمار وب سایت:
 

بازدید امروز :
بازدید دیروز :
بازدید هفته :
بازدید ماه :
بازدید کل :
تعداد مطالب : 67
تعداد نظرات : 21
تعداد آنلاین : 1



مختصری از مونوگرافی روستای قاسم آباد و مصاحبه با هنر مند چادرشب باف - بخش چابکسر- شهرستان رودسر

مقدمه

معرفی ویژگیهای منطقه قاسم آباد واقع در شهرستان رودسر  

            دهستان قاسم آباد به دو روستای بزرگ به نام قاسم آباد سفلی و قاسم آباد علیا تقسیم شده و از روستاهای واقع در بخش چابکسر شرقی ترين قسمت گيلان و از توابع شهرستان رودسر می باشد که با اوشيان و سياهکلرود به ترتيب از سمت شرق و غرب همجوار بوده و از سمت شمال و جنوب بين دريای مازندران و کوههای البرز محصور است. قاسم آباد از دهات معمولی بزرگتر بوده و با مجموعه ای از دهات يا محلات ، که بخش غربی قاسم آباد موسوم به قاسم آباد عليا شامل محلاتی چون جير محله ، جورمحله ، کُرد محله ، آغوزکله، روکو ، ملک ميان ، خانسر ، بندبن و بيجارپس. بخش شرقی موسوم به قاسم آباد سفلی شامل محلات چايخانسر ، گالش محله ، کلاف محله می باشد. قاسم آباد چون ديگر شهرها و روستاهای منطقه بين چالوس تا رودسر به سبب نزديکی دريا و کوه از زيبايی خاص طبيعی برخوردار هست . تقريبا تمام زمينهای ساحلی بين جاده و دريا که عرض آن حدود چهارصد متر و پر از ويلا هست در دست از ما بهتران می باشند . قبل از انقلاب در تصاحب سرمايه داران بزرگ و مقامات بلندپايه دولتی چون شريف امامی نخست وزير چند دوره ، جهانشاه صالح پزشک فرح پهلوی ، ارتشبد آريانا ، شاهپور غلامرضا برادر شاه، مصباح زاده بنيانگذار و صاحب روزنامه کيهان، اصفيا رئيس سازمان برنامه و بودجه، القانيان سرمايه دار بزرگ، احمد نامدار سفير ايران در ايتاليا بوده و بعداز انقلاب اسلامی به تملک انواع نهادها و ارگانهای دولتی و نيمه دولتی درآمدند کشت برنج، چای، مرکبات، کيوی، دامداری و پرورش کرم ابريشم، نمدبافی و توليد چادرشب پايه های اصلی اقتصاد قاسم آباد می باشند. به دليل عدم حمايت از توليدات داخلی و واردات بی رويه که سودهای کلان نصيب سرمايه داری انگلیس می نمود چون ديگر مناطق شمالی در قاسم آباد هم کشت برنج ، چای و مرکبات دچار بحران بوده و مردم مجبور شدند زمينهايی را که شاليزار و باغات چای و پرتقال بودند به باغات کيوی تبديل کنند. بازار کيوی هم به استثنای سالهای اوليه که محصول تقريبا ناشناخته ای بود و رونقی داشت اُفت کرده و بعيد نيست به سرنوشت برنج و مرکبات و چای مبتلا شود. وضعيت پرورش کرم ابريشم نيز وخيم تر از ديگر  عرصه های توليدی منطقه بوده و تقريبا از رونق افتاده است.

        اما مردم تلاشگر ، خونگرم و مهمان نواز قاسم آباد عليرغم تمام مشکلات سعی   می کنند هر لحظه از زندگی خود را با عشق ، نشاط ، شادابی و سرزنده گی بگذرانند. به طوری که  هنوز هم مراسم کشتی گيری در تابستانها  پابرجا است و هنوز دختران از لباس زيبای قاسم آبادی استفاده می کنند.

    شاید به جرأت بتوان گفت که اکثر تولیدات صنایع دستی در استان و یا سایر مناطق کشور در ایام ‏قدیم بیشتر جنبه مصرفی داشته و با پیشرفت فن آوری و ورود تولیدات مصنوعی مشابه ، صنایع دستی بیشتر جنبه تزیینات و گاهی موزه ای پیدا کرده است.

از جمله این موارد چادر شب بافی بوده که در ‏بخش وسیعی از شرق گیلان در منطقه ای بین کلاچای و چابکسر تولید می شود. این دست بافته زیبا که در ‏گذشته از ابریشم خالص و برای جهیزیه دختران بافته می شد، اما امروزه با نخ مصنوعی ابریشم و پشم و ‏الیاف مصنوعی تولید می شود و بیشتر به علت نوع رنگ و نقش جذاب و مورد پسند مردم شده است. که ‏درصورت عدم حمایت درمعرض خطرنابودی قرار دارد. چادر شب بر روی یک دستگاه چوبی دست ‏ساخته به نام پاچال به صورت نواری (متری) تولید شده و پس برش ، به صورت عرضی دوخته می شود‏.

       از چادر شب برای پرده و روتختی و رویه لحاف استفاده می شود و زنان محلی آن را دور کمر می بندند. عرض پارچه چادر شب باریک و در حدود 31 سانتیمتر است و طول آن به 245 سانتیمتر  می رسد. یک چادر شب از اتصال شش تکه درست می شود، رنگ ها هم متنوع انتخاب می گردد و نقش ها در پود نمودار می شود.

 

رنگ زمینه قرمز ، سیاه ، سبز و... انخاب میشود و نقش از نوارهای زیبایی با طرح های هندسی به رنگ های سبز ، زرد ، صورتی ، آبی ، نارنجی ، سیاه و سفید پدید می آید. در چادر شب های پنبه ای نیز  رنگ اصلی قرمز یا سیاه است و رنگ ها غالباً  شطرنجی و       چهارخانه ای یا راه راه پهن آبی و سفید و خطوط سبز و زرد می باشد. همانطور که ذکر شد بافتن چادر شب در نقاط مختلف گیلان به ویژه شرق گیلان متداول است. در روستاها اکثر زنان چادر شب به کمر می بندند و هنگام کار در مزارع با استفاده از چادر شب کمر را محکم و پاها را استوار می سازند. بافت و تولید چادر شب و انواع بافتنی ها بیشتر در فصل زمستان و هنگام فراغت از کارهای کشاورزی توسط زنان انجام می گیرد.      برخی نقش های دیگر مربوط به مظاهر طبیعت و اشکال حیوانات که امروزه بر روی چادر شب های ابریشمی و نخی قاسم آباد دیده می شود، تفاوت های بسیار کمی با نقوش و تصاویر مورد علاقه صنعتگران دوره کهن دارد. دکتر عیسی بهنام که از قالیهای پازیریک ، مربوط به 2500 سال قبل در لنینگراد «سابق» بازدید کرده می نویسد:        (( نقش قالی ها شباهت فوق العاده به نقش چادر شب های قاسم آبادی که در قاسم آباد گیلان بافته می شود، دارد.)) 

 

        هنرمندان قدیمی قاسم آباد سفلی تعدادشان به تعداد انگشتان دست هم نمی رسند، زنان هنرمندی که تمامی مراحل چادر شب بافی با ابریشم و پنبه را با دستان هنرمند خود انجام می دادند که این مراحل شامل تهیه پیله ابریشم، تبدیل آن به نخ ، مراحل نخ ریسی، رنگرزی و تثبیت رنگهای طبیعی و در نهایت بافتن چادرشب روی دستگاههای پاچال دو وردی یا چهار وردی بوده است.

    یکی از هنرمندان مسن روستای قاسم آباد سفلی حاجیه خانم سلمه پورقاسمی است که در اینجا به پای صحبتها ی این عزیز  هنرمند می نشینیم :

* لطفا خودتان را معرفی کنید:    بسم الله الرحمن الرحیم

 اینجانب سلمه پورقاسمی قاسم آبادی هستم متولد سال 1316 که از 9 سالگی شروع به بافتن چادرشب از نوع یکرنگ که در حد حرفه ای است ، نموده و هر هفته یک تخته چادر شب یا روتختی و ... را می بافتم.

* قدری چادر شب یکرنگ را شرح دهید: این چادرشب تار و پود یک رنگ می باشد و نقش یا گلها را در حین بافتن بر روی آن نقش می بندند.

* به ما بگویید انواع طرح ها و نقش های چادرشب های قدیمی چگونه بوده؟

طرح های قدیمی گلها روی چادرشب شامل: قالی کل- کورشَه پر (خفاش)- تبرزین- چلچراغ- ماه- سیاه چکه گل- سیگارقاب- گل دریایی- بز- آدم و...

انواع چادر شب را نام ببرید: یکرنگ- ساده لاوند- کنار دار- راه راه- راه راه گل زده- چادر شب زاکه پلوس و...

* چادرشب زاکه پلوس چه نوع چادرشبی است؟ زاکه پلوس همان چادرشب ساده راه راه ریز را می گویند.

* شنیدیم شما روی پاچال با چهار ورد و 4 پاکتله هم کار می کردید درحالی که در هیچ جای قاسم آباد چهار ورد وجود ندارد لطفا توضیح دهید:

در چادرشب بافی دو وردی 2 تا ورد و 2 تا پاکتله در دستگاه پاچال وجود دارد و بافتن در این روش آسانتر است اما چادر شب بافی روی دستگاه پاچال با 4 ورد دارای 4 چاکتله یا پدال است که هنرمند باید دقت زیادی در ترتیب بکارگیری پدال ها داشته باشد و از طرفی برای تار تنیدن در محوطه تعداد تارها مانند چادرشب 2 وردی بکار    می رود اما پس از آن روی دستگاه چله دوانی یا پایه چله دوانی از 4 ورد استفاده می شود که این مرحله خیلی دقت می خواهد و باید به ترتیب خاصی تارها را از 4 ورد عبور داد و در این روش نیز فقط از یک شانه استفاده می شود و تفاوت عمده 2 ورد و   4 ورد در تعداد وردها، تعداد پاکتله و مهمتر از همه نحوه بافتن چادرشب می باشد که در 2 ورد یک پاکتله زده می شود و سپس شانه زده می شود و پاکتله بعدی زده می شود و ادمه پیدا می کند اما در 4 وردی مراحل بافتن تارها با استفاده از 4 پادکتله و با دقت خاصی پشت سرهم انجام می شود و هنرمند باید ترتیب رابا  دقت دنبال نماید و توضیح این کار بهتر است در عمل انجام شود و برای مثال صنایع دستی گیلان اگر پیگیر باشد         می توانم این کار را بصورت عملی اجرا نموده و هنرمندان جوان چادرشب بافی آن را یاد بگیرند.

* شنیدیم شما رنگرزی را هم انجام می دادید اگر می شود توضیح دهید:

       برای بیان بهتر است مراحل ابریشم کشی از پیله را هم توضیح دهم ؛ پیله ابریشم را در داخل تشتک آب جوشی که در کوره بود 3 تا 5 دقیقه قرار  می داند و با یک وسیله ای آن را در حین جوشیدن در آب فرو میکردند تا آبگیر شود سپس در با دستگاه ابریشم کشی که که یک چرخ بزرگ بوده و روی چرخش یک باله داشت نخ ابریشم خوب و بد را جدا می کردیم ( این چرخ بزرگ قدیمی را هنوز در پشت بام دارم).

بعد نخ های خوب را با چَر (چرخ نخ ریسی) روی دوک آهنی جمع               میکردیم.                                                                                                                 

در مرحله بعد نخ های ابریشم را از روی دوک تبدیل به کلاف نخ می کردیم به شکلی که دو طرف کلاف را با نخ یا کلش می بستیم، بعد خاک هیزم را در دیگ آب می ریختیم و خیلی جوش می کرد و ته نشین خاک را جدا می کردیم و آبش را در دیگ دیگر می ریختیم و جوش می آمد سپی کلاف ها که با کلش بسته شده بود را داخل آب جوش قرار داده و 10 تا 15 دقیقه می جوشید. سپس کلاف ها را خارج نموده و با آب سرد خوب می شستیم تا خاک داخل نخ ها وجود نداشته باشد. 

در این مرحله کلاف نخ ها را که با کلش بسته شده را باز می کنیم و با دو انگشت دست و 2 چوب که در انگشتان پا محکم قرار می گیرند کلاف ها را درآن قرار داده و خوب باز می کنیم تا به هم چسبیده نباشند و دو طرف کلاف را با نخ می بندیم و حال کلاف ها آماده برای رنگ کردن خواهد بود.

در این مرحله رنگ مورد نظر را تهیه می کردند و در داخل یک دیگ آب جوش         می ریختند و خوب بهم می زدند سپس نخ ابریشم را 3 تا 5 دقیقه را در آن جوش می دادند و از آب و رنگ در حال جوش خارج می کردند و با قدری فشار دادن آبش را می گرفتند و بعد روی طناب آویزان نموده و در یک روز در آفتاب کاملاً خشک می شد.                            
* بگویید در مرحله بعدی پس از رنگرزی روی نخ چه عملی انجام میدادند؟ شنیدیم کار دیکری روی آن آنجام میشود:

          بله ؛ هنوز آماده برای بافتن نیست، چون استحکام لازم را ندارد و ممکن است  نخ های رنگی در تارتنیدن و یا استفاده بعنوان پود پاره شوند. وقتی که نخ ها رنگ شده و خشک شدند آرد گندم و کمی موم را با مقداری آب خوب می پزند و مثل فرنی درمی آورند و وقتی سرد شد کلاف های رنگی را دوباره با دستگاه چَر (چرخ نخ ریسی)  روی ماسوره می پیچند به این شکل که یک نفر کلاف را نگه داشته و نفر بعدی کار نخ ریسی را با چَر روی ماسوره انجام می دهد به این شکل که آن دستی که نخ را گرفته تا روی ماسوره بپیچد آغشته به آن مایع (فرنی) می نماید و نخ ها قبل از پیچیدن روی ماسوره خوب به آن ماده آغشته شده و تمام نخ را به این شکل می پیچند، این کار باعث       می شود نخ ابریشم خوب محکم شود تا در حین بافتن و کار کردن پاره نشود. وقتی این مرحله تمام شد، نخ ها برای تار تنیدن و یا دیگر مراحل بافتن روی دستگاه پاچال آماده شده است.

* در خصوص بافتن 4 ورد بیشتر توضیح دهید:

     دستگاه پاچال با 4 ورد برای نخ ابریشم کاربرد نداشت چون امکان پاره شدن مدام   نخ ها زیاد است و از نخ پنبه استفاده می کردند و البته در قدیم پارچه ای بوده که دو نُورد و 4 ورد می بافتند و من ندیدم (مادر بزرگم می بافت) و به پارچه اش آلاجه       می گفتند و با آن پیراهن- شال- شلوار می بافتند. البته الاآن کسی پارچه 4 وردی هم نمی بافد و رو به فراموشی رفته است. 

* به ما بگویید در حال حاضر چه نخ هایی برای چادر شب بافی بکار می رود؟

        در حال حاضر نخ ابریشم به کلی از دور خارج شده و هیچ بافنده ای پیدا نمی شود که از ابریشم استفاده نماید پنبه هم همینطور، فقط از نخ کاموا که هم ارزانتر و در رنگ های مختلف در بازار وجود دارد در چادرشب بافی استفاده می شود. یکی از معضلاتی که قبلا در امر رنگرزی نخ های ابریشم و پنبه وجود داشت سختی و پر هزینه بودن رنگرزی و  از آن مهمتر ثابت نبودن رنگ ها بوده ، برای تثبیت رنگها بصورت سنتی بسته به رنگ طبیعی که بکار می بردند فرق وجود داشت ، مثلا بعضی رنگهای طبیعی مانند سیاه (پوست گردو- پوست انار و... ) و زرد  (گیاه ویج  شبیه نی ) خوب ثابت می شد. 

* در چه صورتی بافندگان به نخ ابریشم روی خواهند آورد؟

  در صورتی که نخ های ابریشم بصورت صنعتی رنگ شوند و با قیمت مناسب در اختیار بافندگان قرار گیرد و حمایت های لازم هم جهت فروش پارچه چادرشب بعمل آید.

* نخ کاموا از چه سالی جایگزین نخ های ابریشم و پنبه گردید؟

به نظرم از حدود 40 سال قبل و از سال 1350 به بعد.

* شما حاضرید هنر چادر شب بافی 4 وردی را احیاء نمایید؟

البته ، به شرطی که با همکاری صنایع دستی یک سری از هنرجویان جوان آموزش ببینند تا این هنر زیبا و پر زحمت بعنوان میراث گذشته برای آیندگان باقی بماند.

* در رابطه با آموزش هنرآموزان و همکاری با اداره صنایع دستی گیلان اگر کاری انجام دادید بیان نمایید:

  بله؛ در سال 89  که دخترم بنام کلثوم عیسی نیا بعنوان مربی چادرشب بافی یک دوره کامل مقدماتی را به کمک اداره کل صنایع دستی استان گیلان به مدت سه ماه در شرکت پرنیان صومعه سرا برگزار نموده بود از من دعوت نمودند که بعنوان راهنما همکاری داشته باشم و یک روز  در کلاس عملی هنرآموزان حاضر شدم و نحوه کار را عملا به هنرجویان آموزش دادم. 

* خانم پورقاسمی در خصوص همسر و فرزندانتان مطالبی را بیان کنید:

همسرم جانباز 25% و بعلت اثرات جانبازی و شیمیایی در سال 74 از دنیا رفت و فرزندان ذکورم به کارهای مختلف اداری مشغولند و دخترانم  هرکدام  به شکلی با هنرهای دستی و چادرشب بافی را دنبال می نمایند، از بافتن چادرشب را برای عرضه به بازار تا آموزش هنرجویان جوان. ( در صورت دعوت از سوی اداره کل صنایع دستی گیلان). 

* شما از چه سالی بافتن چادرشب را کنار گذاشتید؟

 از حدود 10 سال قبل بعلت مریضی ( درد کلیه، پوکی استخوان و ناراحتی قلبی )       و کهولت سن.

* میتوانید تعدادی از هنرمندان قاسم آبادی که هم اکنون به این هنر مشغولند یادی داشته باشید :

آره ؛ آنهایی که در حال حاضر حضور ذهن دارم اسامی آنها و سوابق کاری شان را برای شما عرض می کنم. و امیدوارم این هنرمندان عزیز قاسم آبادی همچون گذشته به این کار ارزشمند چادربافی ادامه داده و مسئولین نیز حمایت نمایند :

1- آسیه پورقاسمی قاسم آبادی : بافنده قدیمی قاسم آبادی می باشد و علاوه بر فعالیت های موثر در صحنه های اجتماعی روستای قاسم آباد، به امر چادرشب بافی در طرح ها و نقشه های مختلف از ذوق و سلیقه خاصی برخوردار است.

2- ریحان جانزاده : بافنده قدیمی قاسم آبادی، این هنرمند قاسم آبادی که همسر سردار شهید حاج ابراهیم پورقاسمی می باشد علاوه مهارت در بافت انواع چادر شب، هرساله هنرهای خود را به همراه خانم آسیه پورقاسمی در نمایشگاههای کشوری ارائه می دهد.

3- خانم سیده مریم محمدی: بافنده قدیمی قاسم آبادی می باشد و هر ساله انواع چادرشب های معمولی و گلدار ( روتختی و ... ) خود را و برای جهیزیه دختران قاسم آبادی ، استفاده خانواده و یا به بازار عرضه می نماید.

4- خانم سیده زرافشان جعفری : بافنده قدیمی قاسم آبادی می باشد و در بافتن انواع چادرشب ها مهارت داشته و محصولات خود را برای استفاده خانواده و یا فروش عرضه می نماید.

5- آسیه صادقی : بافنده قدیمی قاسم آبادی می باشد و در بافتن و عرضه انواع چادرشب های ساده و گلدار مهارت دارد و در روستای قاسم آباد به تشویق و ترغیب بافندگان چادرشب بافی می پردازد و علاوه برآن در نمایشگاههای کشوری به همراه دیگر هنرمندان شرکت نموده و همکاری تنگاتنگی با صنایع دستی گیلان دارد.
 6- تاج زر عیسی نیا قاسم آباد : بافنده قدیمی قاسم آبادی می باشد و بافنده انواع چادرشب بوده و محصولات خود را برای استفاده منزل ، فروش و... عرضه می نماید.
7- کلثوم عیسی نیا قاسم آباد : علاوه بر بافندگی ، یک دوره در سال 89 بعنوان مربی چادرشب بافی با صنایع دستی گیلان همکاری نموده و این مجموعه حاضر در طول دوره مذکور با کمک ایشان تهیه شده است.

8- خانم ها کلثوم و فرخنده اسماعیل پور : علاوه بر اشتغال به بافتن انواع چادرشب، در نمایشگاههای سالانه و همچنین در موزه روستایی گیلان همکاری دارد.
9- حوا امیدی : بافنده قدیمی قاسم آبادی می باشد که بیشتر به چادرشب های یکرنگ اشتغال دارد.

          ضمنا مجددا از دیگر بافندگان هنرمندی که نتوانستم اسامی آنها را یاد بیاورم، عذر خواهی می نمایم.

 * با تشکر از اینکه وقت خود را در اختیارمان گذاشتید و در پایان اگر صحبتی دارید بیان کنید: متشکرم از شما.

در پایان لازم می دانم به مردم عزیز و خصوصا جوانان عرض کنم که هنرهای قدیمی میراث با ارزش ما هستند، گرچه ممکن است امروزه پارچه هایی به مراتب ارزانتر و با دستگاههای پیشرفته بافته شوند اما هنر و زیبایی خاص آن پارچه های دستبافت را ندارد، چون با دستگاه بافته می شود هنرهای بکار رفته اش با آدمی انس و الفت خوبی برقرار نمی کند. این درحالی است که صنایع دستی و پارچه های چادرشب که با زحمت و تلاش هنرمندانه تهیه می شود هم از لحاظ قشنگی و هم از لحاظ دوام و زیبایی در تن می نشیند و محیط را جذاب می نماید و از اینکه هنردستان هنرمند ما گیلانیهاست ، احساس غرور و شادی به انسان دست می دهد. لذا توصیه ام این است که حداقل یک عده ای این هنر زیبا و پر زحمت را ادامه دهند تا برای همیشه در دل ما ایرانیان خوش ذوق و دیندار زنده و باقی بماند انشاء ا...   

 

 



ادامه مطلب
نوشته شده در تاريخ یک شنبه 26 تير 1390برچسب:, توسط محمدزاده
تمامی حقوق این وبلاگ محفوظ است | طراحی :